فریب کارp11

جئون که از خنده سرخ شده بود با صدای بلند می‌خندد

"نخند مرتیکه ی عوضی" ji hwan

دست جی هوان را می‌گیرد و فشار می‌دهد

"آروم باش الان جالب میشه" jk

حرف جئون به اتمام رسید و ریل تغییر کرد و شیب دار شد

"ازتون متنفرم این دیگه چه فاکیههههه" ji hwan

جئون می‌خندد اما متوجه قطره اشکی که در چشم او حلقه زده

"چرا انقدر ترسناکه؟" ji hwan

حرکت کم می‌شود و هر دو پیاده می‌شوند
سرش گیج می‌رود و پیراهن جئون را چنگ می اندازد

"حالت خوبه جی هوان؟" jk

اخم می کند و به هر سختی پیراهن را رها می‌کند

"رئیس!" ji hwan

جئون لبش را به زیر دندان می‌برد و گاز می‌گیرد

"برو دوست دخترت رو ببین تا برگردیم" ji hwan

جئون با تبعیت از حرف او به سمتی نامشخص حرکت می‌کند و دختر تنهایی را مقابل عروسک های خرسی می‌بیند

"ببخشید خانم؟" jk

دختر بر می‌گردد و با دیدن رخ زیبای جئون چشمانش برق می‌زند

"با منید؟"

جئون که سابقه مخ زنی نداشت با آموزش های لیوبو لبخندی کج تحویل داد

"بله...تنها هستید؟" jk

دختر سر تکان می‌دهد

"میخواید اون عروسک رو براتون بگیرم؟" jk

دختر با ذوق دستانش را به هم می کوبد

"واقعا؟"

جئون که فقط می خواست دروغش فاش نشود سر تکان داد و تفنگ روی میز رو برداشت

_۵ تا شانس بیشتر ندارید هر دایره ای رو که بزنید جمع بندی میشه و عروسک میدم"

جئون سر تکان داد و با دقت به حرکت دایره ها خیره شد
تیر اول و دوم وسط خورد،سوم و چهارم و پنجم دایره ی دوم
مرد عروسک مخملی خرسی قرمز رنگی به دستان دختر می‌دهد

"ممنون!"

جی هوان از دوز چینی به بینی اش می‌دهد و زیر لب زمزمه می‌کند:

"چندش،یه خرس انقدر ذوق داره؟" ji hwan

جلو می‌رود و تفنگ را بر میدارد‌و یک اسکناس نو روی میز می کوبد

"اون خرس بزرگه رو میخوام" ji hwan

"همه تیر ها باید توی دایره ی اول بخوره"
دیدگاه ها (۲)

فریب کارp12

فریب کارp13

فریب کارp10

فریب کارp9

افسانهٔ غار ، مشهورتربن نوشتهٔ افلاطونمشهورترین قطعه در کل ن...

رمان: زخم عشقِ توپـارت اول🙇🏻‍♀️💓︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

***## رمان فرزند آتش### پارت ۱بوی تند عرق، چرم فرسوده و منتو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط